۱۳۸۸ اسفند ۲۹, شنبه

سال 1389 مبارک...

با سلام به دوستان عزیز
از الان وارد سال 89 شدیم ، به همه ی دوستان مجازی و حقیقی و حقوقی تبریک عرض می کنم. در سال 88 اتفاقاتی اوفتاد که شاید تا آخر عمرم نمی تونستم ببینم و از این اتفاقات تجربه های زیادی کسب کردم.
امیدوارم سال 89 بهتر از امسال باشه و اتفاقات خوشایند تری بیافتند.
موفق باشید.

۱۳۸۸ بهمن ۳۰, جمعه

جیمیل دوباره در دسترس

با سلام به شما دوستان
اخیرا دسترسی به جی میل کمی (خیلی!|:-)|) مشکل شده است.
امروز در گشتی که در اینترنت داشتم مطلبی برای رفع این مشکل پیدا کردم که در ذیل این مطلب به آموزش این مطلب می پردازم :

ابتدا مسیر زیر را دنبال کنید:

وبه قسمت Properties کانکشن خود بروید.
سپس طبق تصویر زیر وارد Properties شوید:
صفحه ی زیر باز می شود و این تغیرات را ایجاد کنید:
سپس OK را بزنید و در صفحه ی بعد هم OK و به اینترنت متصل شوید.(اگر در حین اتصال به اینترنت این تغیرات را ایجاد کنید پیغامی ظاهر می شود آن را تایید و سپس ارتباط خود را با اینترنت قطع و دوباره متصل شوید.)
به جیمیل رفته و لذت ببرید.

موفق باشید.

۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

آواتار فیلمی که باید دید !


با سلام به دوستان عزیز
چند روز پیش فیلم آواتار(که کار گردانش هم آقای جیمز کامرون هستند ) رو دیدم و خیلی لذت بردم.تازه دیروز فهمیدم می خواد تو اسکار هم غوغا کنه.
منم به این نتیجه رسید برداشت خودم رو از فیلم براتون بنویسم :
نیم ساعت فیلم یه داستان عادی روایت میشه ولی از وقتی آواتار وارد جامعه میشه داستان کاملا" فرق میکنه.شاهده یک داستان دراماتیک میشیم که توش رقابت هم و در ضمن ارتش آمریکا رو می بینیم که با ربات هایی شبیه فیلم ترنسفورمرز هستند می خوان بر هم نوعان آواتار تسلط یابند با جنگ و خونریزی و خود آواتار از راه مذاکره وارد میشه و صحنه هایی از فیلم نیز مانند ترمیناتور ، تایتانیک و چند صحنه ی مبارزه هم برداشتی از فیلم کینگ کنگ بود. در کل اگه تمام فیلمهای مورد علاقه ی منو انتخاب کنی یه داستان بزنی تنگش دقیقا" میشه آواتار.
به تمام دوستان پینهاد می کنم این فیلم زیبا رو حتما ببینن / البته باید کیفیت خوبش رو ببینین حتما"
اطلاعات بیشتر در لینکهای زیر :
IMDB
Wikipedia
سایت رسمی فیلم

موفق باشید

۱۳۸۸ بهمن ۳, شنبه

شرح نام هاي بعضي از محلات تهران (1)

سيد خندان
سيدخندان پيرمردي دانا و البته خنده‌رو بوده كه پيشگويي‌هاي او زبانزد مردم بوده است. دليل نامگذاري اين منطقه نيز احترام به همين پيرمرد بوده است؛ البته بعدها نام سيد خندان بر ايستگاه اتوبوسي در جاده قديم شميران هم اطلاق مي‌شده است.

فرمانيه
در گذشته املاک زمين هاي اين منطقه متعلق به کامران ميرزا نايب‌السلطنه بوده است و بعد از مرگ وي به عبدالحسين ميرزا فرمانفرما فروخته شده است.

فرحزاد
اين منطقه به دليل آب و هواي فرح انگيزش به همين نام معروف شده است.

شهرک غرب
دليل اينکه اين محله به نام شهرک غرب معروف شد ساخت مجتمع هاي مسکوني اين منطقه با طراحي و معماري مهندسان آمريکايي و به مانند مجتمع هاي مسکوني آمريکايي بوده و در گذشته نيز محل اسکان بسياري از خارجي ها بوده است.

آجودانيه
آجودانيه در شرق نياوران قرار دارد و تا اقدسيه ادامه پيدا مي کند. آجودانيه متعلق به رضاخان اقبال السلطنه وزير قورخانه ناصرالدين شاه بوده، او ابتدا آجودان مخصوص شاه بوده است.

اقدسيه
نام قبلي اقدسيه (تا قبل از 1290 قمري) حصار ملا بوده است. ناصرالدين شاه زمين هاي آنجا را به باغ تبديل و براي يکي از همسران خود به نام امينه اقدس (اقدس الدوله) کاخي ساخت و به همين دليل اين منطقه به اقدسيه معروف شد.

جماران
زمين هاي جماران متعلق به سيد محمد باقر جماراني از روحانيان معروف در زمان ناصر الدين شاه بوده است. برخي از اهالي معتقدند که در کوه هاي اين محله از قديم مار فراوان بوده و مارگيران براي گرفتن مار به اين ده مي آمدند و دليل نامگذاري اين منطقه نيز همين بوده است و عده اي هم معتقدند که جمر و کمر به معني سنگ بزرگ است و چون از اين مکان سنگ‌هاي بزرگ به دست مي آمده ‌است‌، آن‌جا را جمران‌، يعني محل به‌دست آمدن جمر ناميده‌اند.

پل رومي
پل رومي در واقع پل کوچکي بوده که دو سفارت روسيه و ترکيه را هم متصل مي کرده است. عده‌اي هم معتقدند که نام پل از مولانا جلال‌الدين رومي گرفته‌شده است‌.

منبع: اينجا

۱۳۸۸ دی ۲۸, دوشنبه

حاصل عمر گابريل گارسيا ماركز



به انتخاب یحیی تدین
• در 15 سالگی آموختم كه مادران از همه بهتر می دانند و گاهی اوقات پدران هم.
• در 20 سالگی یاد گرفتم كه كار خلاف فایده ای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود.
• در 25 سالگی دانستم كه یك نوزاد، مادر را از داشتن یك روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یك شب هشت ساعته، محروم می كند.
• در 30 سالگی پی بردم كه قدرت، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن.
• در 35 سالگی متوجه شدم كه آینده چیزی نیست كه انسان به ارث ببرد ؛ بلكه چیزی است كه خود می سازد.
• در 40 سالگی آموختم كه رمز خوشبخت زیستن ، در آن نیست كه كاری را كه دوست داریم انجام دهیم؛ بلكه در این است كه كاری را كه انجام می دهیم دوست داشته باشیم.
• در 45 سالگی یاد گرفتم كه 10 درصد از زندگی چیزهایی است كه برای انسان اتفاق می افتد و 90 درصد آن است كه چگونه نسبت به آن واكنش نشان می دهند.
• در 50 سالگی پی بردم كه كتاب بهترین دوست انسان و پیروی كوركورانه بدترین دشمن وی است.
• در 55 سالگی پی بردم كه تصمیمات كوچك را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب.
• در 60 سالگی متوجه شدم كه بدون عشق می توان ایثار كرد اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.
• در 65 سالگی آموختم كه انسان برای لذت بردن از عمری دراز، باید بعد از خوردن آنچه لازم است، آنچه را نیز كه میل دارد بخورد.
• در 70 سالگی یاد گرفتم كه زندگی مساله در اختیار داشتن كارت های خوب نیست؛ بلكه خوب بازی كردن با كارت های بد است.
• در 75 سالگی دانستم كه انسان تا وقتی فكر می كند نارس است، به رشد و كمال خود ادامه می دهد و به محض آنكه گمان كرد رسیده شده است، دچار آفت می شود.
• در 80 سالگی پی بردم كه دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است.
• در 85 سالگی دریافتم كه همانا زندگی زیباست

۱۳۸۸ دی ۱۴, دوشنبه

Taylor Swift - Change



Artist: Taylor Swift
Song: Change

Taylor Swift - Change Lyrics :-
And it's a sad picture
The final blow hits you
Somebody else gets
What you wanted again
You know it's all the same
Another time and place
Repeating history
And you're getting sick of it

But I believe in whatever you do
And I'll do anything to see it through
Because these things will change

Can you feel it now?
These walls that they put up
To hold us back
Will fall down
It's a revolution
The time will come for us to finally win
We'll sing hallelujah
We'll sing hallelujah, oh

So we've been outnumbered
Raided and now cornered
It's hard to fight
When the fight ain't fair


We're getting stronger now
From things they never found
They might be bigger
But we're faster and never scared


You can walk away
Say we don't need this
But there's something in your eyes
Says we can beat this
'Cause these things will change

Can you feel it now?
These walls that they put up
To hold us back
Will fall down
It's a revolution
The time will come for us to finally win
We'll sing hallelujah
We'll sing hallelujah, oh

Tonight we'll stand and get off our knees
Fight for what we've worked for
All these years
The battle was long
It was the fight of our lives
But we'll stand up, champions tonight
It was the night things changed

Can you see it now?
The walls that they put up
To hold us back
Fell down
It's a revolution
Throw your hands up
'Cause we never gave in
We'll sing hallelujah
We sang hallelujah
Hallelujah

۱۳۸۸ آذر ۱۱, چهارشنبه

ارزش زمان/ يحيي تدين

اين متن را در يك سايت خارجي ديدم و حيفم آمد براي شما ترجمه نكنم :

اگر مي خواهيد ارزش خواهر را بدانيد از كسي بپرسيد كه خواهر ندارد
اگر مي خواهيد ارزش ده سال را بدانيد از زوجي بپرسيد كه بتازگي متاركه كرده اند
اگر مي خواهيد ارزش چهار سال را بدانيد از يك فارغ التحصيل دانشگاه بپرسيد
اگر مي خواهيد ارزش يك سال را بدانيد از كسي بپرسيد كه امتحان پايان سال را رد شده است
اگر مي خواهيد ارزش يك ماه را بدانيد از مادري بپرسيد كه بچه نارسي بدنيا آورده است
اگر مي خواهيد ارزش يك هفته را بدانيد از سردبير يك هفته نامه بپرسيد
اگر مي خواهيد ارزش يك ساعت را بدانيد از عاشقي بپرسيد كه در انتظار ديدار معشوق است
اگر مي خواهيد ارزش يك ثانيه را بدانيد از كسي بپرسيد كه از يك تصادف جان سالم بدر برده است
اگر مي خواهيد ارزش يك ميلي ثانيه را بدانيد از كسي بپرسيد كه مدال نقره المپيك را بدست اورده است

زمان براي كسي نمي ايستد ، هر لحظه ارزش معادل گنج دارد و اين گنج ارزش بيشتري خواهد داشت زمانيكه بخواهيد آن را با ديگران تقسيم كنيد

۱۳۸۸ آبان ۲۲, جمعه

خبر اینجا ، خبر اونجا ، خبر همه جا با گوگل ریدر


با سلام به دوستان عزیز
این مطلب رو در راستای گسترش اطلاع رسانی آزاد در وبلاگ می گذارم.

تو این پست می خوام راجع به خبر خوان گوگل که می توانید در آن خبر ها یا RSS وبلاگ یا سایت ها رو مشترک بشید و خبر ها و مطالب رو دنبال کنید این امکان با داشتن اکانت Gmail وجود دارد.
اول از همه وارد Gmail بشید و در بالای صفحه Reader رو انتخاب کنید (یا روی عکس بالا کلیک کنید) سپس وارد Google Reader می شوید.
با صفحه ای ساده رو به رو می شوید که می تونید پیچیده ترش کنید.
با زدن کلید Add a subscription بزنید و مثلا" آدرس های زیر رو توش وارد کنید بعد Add رو بزنید و تمام شما مشترک RSS سایت مورد نظر شدید.
من فید های زیر رو پیشنهاد می دم:
BBCPersian.com | صفحه نخست

http://www.bbc.co.uk/persian/full.xml


DW-WORLD´s Persian Homepage

http://rss.dw-world.de/rdf/rss-per-all


Radio Free Europe / Radio Liberty

http://www.radiofarda.com/rss/


Radio Zamaneh

http://zamaaneh.com/atom.xml


خبرنامه امیرکبیر-پایگاه خبری تحلیلی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر

http://www.autnews.ws/feed


سایت تغییر

http://tagheer.net/fa/feed


عصيان

http://www.osyan.net/atom.xml


پایگاه خبری تحلیلی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران)

http://www.autnews.cc/rss.xml
موفق باشید.

۱۳۸۸ آبان ۱۰, یکشنبه

بگذاريد كتابم چاپ شود لطفاً


با سلام به دوستان عزیر
متن زیر نامه سرگشاده آقای پوریا عالمی است به وزیر ارشاد دولت بعد از نهم

نويسنده: پوريا عالمي

آقاي وزير جديد وزارت مفخم فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت فخيمه

سلام

من اهل تعامل هستم و اين نامه را براي شما مي نويسم، به چهار دليل:

يك- اگر من شرايط آقاي... را داشتم حتماً با معاون و شخص رئيس جمهور ديدار خصوصي مي كردم تا مشكلم حل شود.

دو- الان ديپلماسي مملكت بر پيك بادپا استوار است و همه دارند براي هم نامه مي نويسند.

سه- شما به هر حال وزير فرهنگي. آدم كه مشكل فرهنگي داشته باشد اول به وزير رو بزند بهتر از اين است كه برود دادگاه عريضه بنويسد،

چهار- اگر براي شما نامه ننويسم چه كار كنم؟ بنويسم و چاپ نكنم؟ نمي شود كه.

آقاي وزير
بنده تا به حال دو كتاب مستقل (يك مجموعه داستان و يك مجموعه طنز) و يك كتاب به عنوان مولف همكار (درباره طنز و كاريكاتور) منتشر كرده ام. يك مجموعه طنز، يك مجموعه داستان كوتاه، يك رمان و يك داستان كودك هم دست ناشر دارم كه شايد تا الان براي گرفتن مجوز به وزارت متبوع شما فرستاده شده باشد يا مشغول صفحه آرايي باشد يا شايد هم مثل هر كتاب ديگري در خواب زمستاني چندماهه «بررسي»، لاي پرونده يي بدن نحيف و كاغذي شان از خستگي كوفته شده باشد. در چند كتاب ديگر هم چند تك اثر از من كنار ديگراني منتشر شده است. اينها را براي اين بازگو كردم كه آقاي وزير بداند مثلاً من همين الان از اتوبوس پياده نشده ام و از ترمينال دربست نگرفته ام تا اينجا و خلاصه كار و بارم همين روزنامه نگاري و نوشتن كتاب است. بروم سر اصل قضيه. آقاي وزير، از قديم هم گفته اند و در كتاب هاي آداب زناشويي و همسرداري (كه اين قبيل كتاب ها با مجوز همان وزارتخانه در رنگ ها و اندازه هاي مختلف بارها و بارها منتشر و تجديد چاپ مي شود) هم آمده است كه اگر مردي نسبت به عيال يا عيالي نسبت به همسرش سرد بود و نخواست يا نتوانست شادي شان را با هم تقسيم كنند، يا در شادي هم سهيم شوند، بهتر است و پسنديده تر است و منصفانه تر و انساني تر است كه با روي خوش و ذره ذره جواب منفي به ديگري بدهد يا دست رد به سينه طرف مقابل بزند. (البته اگر همين تركيب «دست رد به سينه كسي زدن» را در كتابي بنويسيم لابد دوستان تذكر مي دهند و زير محل قرارگيري دست، خط قرمز مي كشند.) حالاو با اين اوصاف، اگر قرار باشد به صاحب اثري اعلام كنند كتابش با حذف، اصلاح، تغيير، تعديل و اينها مواجه شده است، پسنديده است كه محترمانه گفته شود و يكباره و از اساس، كل اثر لغو مجوز نشود. اما برادر من، چطور مي شود يك كتاب را در يك حركت و بعد از مدت ها دست دست كردن «غيرقابل چاپ» اعلام كرد آن هم كتابي كه مجموعه يي است از يادداشت هاي منتشرشده در يك روزنامه سراسري؟ آقاي وزير، نمي دانم شما خواننده اعتماد ملي بوديد يا نه. و نمي دانم ستون فال قهوه را مي خوانديد يا نه. و نمي دانم اگر طنزهاي من را خوانده ايد خنديده ايد يا نخنديده ايد. اگر خنديده ايد كه قضيه حل است و چاپ كتابش خلق خدا را مي خنداند. اگر هم نخوانده ايد و نخنديده ايد هم كه اصلاً مشكلي نيست، بهتر است كتاب چاپ شود و شما يك نسخه اش را بگذاريد در جيب كاپشن يا كت تان و هر وقت جلسه و سفر و بازديد سرزده نداشتيد، با خواندن آن طنزها بخنديد، چون خنده بر هر درد بي درمان دواست و با اين دوا و درمان كردن، ممكن است وزارت متبوع تان هم به سمت شاد كردن دل مردم و هنرمندان و نويسندگان ميل پيدا كند. آقاي رئيس فرهنگ، من دل نگراني ام اين بود كه دولت عوض شود و نتيجه انتخابات طور ديگري اعلام شود و مثلاً آقا ميرحسين يا آقا كروبي رئيس جمهور شوند چون اگر آنها رئيس جمهور بودند به حتم وزارت ارشادشان به ستون «فال قهوه» مجوز كتاب نمي داد تا مبادا كارشان ريختن نمك بر زخم دولتي هاي پيش از خود تعبير شود. اما از اين تعجب مي كنم كه دولت همان دولت است و بدنه دولت هم همان. پس چطور طنزي كه در همين دولت نوشته شده و به عملكرد همين دوره پرداخته است، در همين دوره و با همين سياست ها مجوز نمي گيرد؟ اصلاً درست است كه من اين نوشته ها را نگه دارم تا بعدها چاپ كنم؟ مردم نمي گويند اين دولت كه شعار نقدپذيري و شفافيت و آزادي بيان و از اين دست چيزها مي دهد، به يك كتاب طنز مجوز نداد؟ من جواب مردم را چه بدهم؟ اگر گفتند توي كتابت مگر چه بوده، چه بگويم؟ بگويم نوشته هاي ضاله بوده؟ نوشته هاي شيطاني بوده؟ بد نيست بگويم مجموعه يادداشت هاي طنزي بوده كه يك بار قبل تر، بدون آنكه به جاي خاصي بربخورد، در مطبوعات منتشر شده بوده؟ شما اگر جواب من را بدهيد من هم جواب مردم را مي دهم. از خدا پنهان نيست از مردم چه پنهان، من هم مثل شما دغدغه پاسخگويي به مردم را دارم.

آقاي وزير، يك نفر داشت خميازه مي كشيد يك نفر ديگر گفت «حالاكه دهانت باز است احمدآقا رو هم صدا كن،» حالاكه من اين نامه را براي حل شدن مشكل مجوز انتشار كتاب «فال قهوه» / انتشارات روزنه / تاريخ انتشار 1388 نوشتم، و با شما وزير محترم فرهنگ و ارشاد، آشنايي به هم زده ام و كلي با هم از اول اين نامه تا آخرش درد دل فرهنگي كرده ايم و خنديده ايم و گريه كرده ايم. مي خواهم بگويم اگر هنوز گزارش كتاب هاي لغو مجوزي اين سال ها را روي ميزتان نگذاشته اند، بخواهيد تا فردا آن را برايتان بياورند و يك نگاهي بهش بيندازيد. راستش خيلي كتاب ها و خيلي نويسنده ها، مثل مردم اين سرزمين، هنوز به فردا اميد دارند و منتظر يك گشايش ساده اند.

در پايان نامه اگر از حال من خواسته باشيد، بايد بگويم من خوبم و به همراه اهالي فرهنگ منتظر پاسخ شما مي مانم.

ارادتمند
آبان هزار و 300 و هشتاد و 8

۱۳۸۸ آبان ۶, چهارشنبه

رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر: شیشه شامل قانون مجازات قاچاق مواد مخدر نمی‌شود./طرح از فیروزه مظفری

رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر: شیشه شامل قانون مجازات قاچاق مواد مخدر نمی‌شود./طرح از فیروزه مظفری